آیه های زندگی
اقرا باسم ربک الذی خلق
سوره مبارکه الفاتحة آیه 5 إِیّاکَ نَعبُدُ وَإِیّاکَ نَستَعینُ(5) (پروردگارا!) تنها تو را میپرستیم؛ و تنها از تو یاری میجوییم. به اعتقاد من، مهمترین و تعیینکنندهترین راز موفقیت او(امام خمینی (ره))، همان اخلاص و توجه و اتصال به خدا بود. ایشان توانست معناى «ایّاک نستعین»(1) را در عمل خود مجسم کند و به منبع لایزال قدرت الهى متصل شود.وقتى یک انسان کوچک و ضعیف و ظرف محدودى، خودش را به اقیانوس بىپایانى وصل مىکند، دیگر هیچ عاملى وجود ندارد که بتواند بر او فایق آید. 1) سوره مبارکه الفاتحة آیه 5 بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت اعضای شورای نگهبان سوره مبارکه الفاتحة آیه 1 یک وقت انسان نماز میخواند، مثل بقیهى عادات روزانه؛ مسواک میزنیم - فرض بفرمائید - ورزش میکنیم، همین جور نماز هم میخوانیم در وقت. یک وقت نه، انسان نماز میخواند، با این احساس که میخواهد حضور در محضر پروردگار پیدا کند. این یک جور دیگر است. ما همیشه در محضر پروردگاریم؛ خواب باشیم، بیدار باشیم، غافل باشیم، ذاکر باشیم. لیکن یک وقت هست که شما وضو میگیرید، تطهیر میکنید، خودتان را آماده میکنید، با طهارت جسم، با طهارت لباس، با طهارت معنوىِ ناشى از وضو و غسل میروید خدمت پروردگار عالم. ما در نماز باید یک چنین احساسى داشته باشیم. رفتیم خدمت پروردگار، عرض کردیم؛ با این حال وارد نماز باید شد؛ خود را در مقابل خدا باید احساس کرد؛ مخاطب باید داشت در نماز. والّا صرف اینکه یک امواجى را که ناشى از کلمات و حروف هست، در فضا منتشر کنیم، این آن چیزى نیست که از ما خواسته شده. میشود همینطور گفت: «الحمد للَّه ربّ العالمین. الرّحمن الرّحیم. مالک یوم الدین ...»(1) و امواجش را منتشر کنیم. همین را میشود با قرائت خوب هم خواند، اما بىتوجه، که باز هم همان منتشر کردن امواج صوتى است در هوا. این، آن چیزى نیست که از ما خواسته شده. از ما خواسته شده که در حال نماز دلمان را ببریم به پیشگاه پروردگار؛ از دلمان حرف بزنیم، با دلمان حرف بزنیم؛ اینها مهم است. این را در وضع ترویج نماز، در نمازى که خود ما میخوانیم، نمازى که به دیگران تعلیم میدهیم، این نکتهى روح نماز را باید توجه کنیم. 1) سوره مبارکه الفاتحة آیه 1 1) سوره مبارکه الفاتحة آیه 2 1) سوره مبارکه الفاتحة آیه 3 بیانات مقام معظم رهبری در دیدار شرکتکنندگان در هفدهمین اجلاس نماز 1387/08/29 بسم رب المهدی پس انسان ذاتا و فطرتا خداجو و خداخواه است؛و خداپرستی او پاسخی است به خواسته درونی اش پس حق گرایانه به این دین [(دین اسلام)] روی آور؛ [و] هرگز تبدیلی در آفرینش [تکوینی] خدا نباشد. این است دین ثابت و استوار؛ اما بیش تر مردم نمی دانند. خدا در این آیه خطاب به پیامبر (ص) می فرماید: دین را وجهه نظر خود قرار بده؛ یعنی توجهت کاملا به سوی دین باشد؛ خود را درست مواجه با دین قرار بده؛ نکند بخشی از وجودت به دین پشت کرده باشد؛ سرشت خدایی، که خدا همه انسانها را بر آن سرشته، این است؛ یعنی خداخواهی و رو به سوی او کردن. خداوند می خواهد بفرماید که ای پیامبر، چیزی برخلاف فطرت و خواست فطری به تو نگفتم. تمام توجهت به دین باشد. البته باید به این نکته دقت کرد که احکام دین و قواعد اصولی دین موافق با نوع آفرینش انسان است: اگر در دین دستور داده شده که خدا را پرستش کنید، پرستش خدا موافق فطرت و خلقت آدمی است؛ اگر گفته شده است دیگران را یاری و عدالت را مراعات کنید و ستم نکنید، انسان باطنا این ها را می طلبد؛ و این است راز پیروزی دین خدا،اسلام. در اندرون من خسته دل ندانم کیست که من خموشم و او در فغان و در غوغاست[1] پی نوشت: بسم رب المهدی این آیه، که به آیه میثاق و آیه اَلَست معروف است، اشاره دارد به عالم ذر. آنجه در این آیه شریفه به روشنی آمده این است که انسان ها نوعی معرفت و آگاهی فطری به خدای یگانه دارند،به گونه ای که جای هیچ گونه عذر و ادّعای خطایی برای آنان نمی ماند؛ زیرا خداوند به آنان فرمود : ((اَلَستُ بِرَبکُم))؛ و آنان پاسخ دادند : ((بَلی شَهِدنا)). از این رو انسان در روز قیامت نمی تواند بگوید که با ربوبیت الهی آشنا نبوده است؛ و هم چنین نمی تواند پیروی از پدران و پیشینیانش را بهانه شرک و گم راهی خود قرار دهد. پس ای آیه نشانه شعور باطنی انسان به خدای خویش و درک عمیق قلبی از اوست. سؤال: اینکه خداوند فقط کار افراد باتقوی را می پذیرد، سبب دل سردی و یأس افراد عادی یا گناهکار نمی شود؟ پاسخ: اولا اینکه قرآن می فرماید: «انما یتقبل ا... من المتقین»1، تقوا درجاتی دارد. به همین دلیل، کلمه(أتقی) یعنی با تقواتر، در قرآن آمده است :«ان اکرمکم عندا... أتقاکم»2 و اکثر افراد عادی و خلافکار هم مرحله ای از تقوی را دارا می باشند وگرنه هیچ کار خیری انجام نمی دادند و از هیچ گناهی دست بر نمی داشتند. ثانیا اگر گفتند دولت فقط فارغ التحصیلان دانشگاه را می پذیرد، مراد آن است که شرط استخدام رسمی، فارغ التحصیل دانشگاه بودن است، نه اینکه دیگران حق هیچ گونه کاری ندارند و یا اگر کاری انجام دهند، پاداششان ضایع می شود. ثالثا پذیرش عمل نیز درجاتی دارد: قبول عادی، قبول شایسته، (بقبول حسن)3 و قبول برتر که در دعا می خوانیم: (و تقبل باحسن قبولک)4 بنابراین، هرکس به مقدار تقوایی که دارد کارش قبول می شود. به همین دلیل پاداش های قرآن نسبت به افراد و کارها و شرایط، متفاوت است؛ بعضی کارها پاداش دو برابر دارد : «ضعفین»5 بعضی کارها پاداش چند برابر دارد : «أضعافا»6 بعضی کارها پاداش ده برابر دارد : «فله عشر أمثالها»7 بعضی کارها پاداش هفتصد برابر دارد : «کمثل حب? أنبتت سبع سنابل فی کل سنبل? مأ? حب?»8 بعضی کارها پاداشی دارد که هیچ کس، جز خدا آن را نمی داند :«فلا تعلم نفس ما أخفی لهم»9 و این تفاوت ها بر اساس تفاوت نیت و نوع کار است. پی نوشت ها: 1. سوره مائده، آیه 27 2. حجرات، آیه 13 3. آل عمران، آیه 37 4. دعای وداع ماه رمضان 5. بقره، آیه 265 6. بقره، آیه 245 7. انعام، آیه 160 8. بقره، آیه 261 9. سجده، آیه 17
إِیّاکَ نَعبُدُ وَإِیّاکَ نَستَعینُ (5)
(پروردگارا!) تنها تو را میپرستیم؛ و تنها از تو یاری میجوییم.
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ(1)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ (1)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
الحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمینَ (2)
ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است.
الرَّحمنِ الرَّحیمِ (3)
(خداوندی که) بخشنده و بخشایشگر است (و رحمت عام و خاصش همگان را فرا گرفته).
فَأَقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفًا ? فِطرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ
النّاسَ عَلَیها ? لا تَبدیلَ لِخَلقِ اللَّهِ ? ذ?لِکَ الدّینُ
القَیِّمُ وَل?کِنَّ أَکثَرَ النّاسِ لا یَعلَمونَ
سوره مبارکه الروم آیه 30
1.دیوان حافظ،ص53.
By Ashoora.ir & Night Skin