سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های زندگی

اقرا باسم ربک الذی خلق

اقتصاد هر کشور به عنوان عامل تداوم حیات مادی آن کشور شناخته می شود. همواره باور «داشتن توانستن است» و میل به «دارا بودن» همزاد بشر بوده است. «ثروت»، «دارایی»، «مال» و «مایملک» از جمله مفاهیمی است که یک معنای مشترک را با خود یدک می کشند: «قدرت».

عاملی که نفس انسان برای ارضای امیال سلطه مآبانه خویش طلب می کند و برای به دست آوردن آن به هر کاری دست می زند. یکی از ارکان مهم قدرت، «قدرت اقتصادی» است که در نسبت با ارکان دیگر: قدرت سیاسی، قدرت فرهنگی، قدرت نظامی و قدرت اجتماعی نقش شریان های حیات آن ها را برای بقا بازی می کند. لذا همان طور که غذا انرژی لازم همه ی اعضا و جوارح بدن را تأمین می کند تا زنده بمانند و فعالیت کنند اقتصاد نیز به مثابه تغذیه، تداوم حیات سایر ارکان قدرت را موجب می گردد و این زمانی میسر است که خروجی اقتصاد به دیگر پایه ها سر ریز گردد. اینجاست که اقتصاد برای اقتصاد معنا و مفهوم خویش را از دست خواهد داد، بر اساس دکترین های قدرت، مفاهیم دیگری چون اقتصاد برای فرهنگ، اقتصاد برای سیاست، اقتصاد برای اجتماع و اقتصاد برای نظامی گری وارد گود می شوند که ساختمان قدرت را در هر کشوری پی ریزی می نمایند.

 

 

با این وجود زمانی کشوری قدرتمند محسوب می شود که ارکان و پایه های قدرت در آن کشور از یک توازن و تناسب مناسب برخوردار باشند.


ادامه مطلب

نوشته شده در پنج شنبه 92 خرداد 30ساعت ساعت 8:15 عصر توسط حسین مرادی نژاد| نظر بدهید

توحید,دین داری,یکتاپرستی,سابقه دین داری ایرانیان,مهدین

بی اغراق، ایرانیان، چه پیش از اسلام در عهد باستان و چه پس از آن، یکتاپرست بودند و در زمره نامورترین مردم متدین جهان. آنان همواره از آلودگی بت پرستی و کافر مسلکی در حوزه فرهنگی پیراسته بودند.
همه آثار و شواهد تاریخی و فرهنگی و هنری مردم این سرزمین بر سابقه دین داری و باور توحیدی آنها صحّه می گذارد.

این عبارت به جا مانده از «وندیداد»، یگانه پرستی ایرانیان را اعلام می کند:

«ای آفریننده جهان مادی، ای یگانه مقدس، چهارمین مکانی که زمین شاد و خوشبخت است، کجاست؟ خداوند فرمود: آنجایی که گله ها و رمه ها روز به روز به حداکثر رسند.»(1)

«هرودوت»، مورخ یونانی، قریب به پانصد سال پیش از میلاد حضرت مسیح علیه السلام (425 ـ 484 ق.م.) درباره ایرانیان می نویسد:
«ایرانیان بر خلاف ما یونانیان عقیده به چند خدا بودن دنیا ندارند. در نتیجه معابد و منابر مختلف برای خدایان نیز ندارند. آنان پرستش چندین حدا را که در «مصر» و «یونان» امری رایج است، مایه حماقت می دانند. به اعتقاد من این تفکر از آنجا سرچشمه می گیرد که ایرانیان خدا را مانند ما دارای جسم نمی دانند...».

در کتیبه ها و سنگ نبشته های بسیاری که در «همدان»، «پاسارگاد»، «شهر پارسه»، «قصروان» در «ترکیه» و... موجود است، بر یگانگی خداوند تأکید شده است.
در سنگ نبشته «خشایارشاه» در «گنج نامه همدان» و به سال 490 پیش از میلاد آمده است:

«خدای بزرگ اهورا مزدا؛ خدایی که بزرگ ترین خدایان است که زمین را آفرید که آن آسمان را آفرید که مردم را آفرید که شادی را برای مردم آفرید که خشایارشاه را شاه کرد.»

این عبارات است که «وُلتِر»(2)، فیلسوف فرانسوی (1694 ـ 1788 م.) درباره ایرانیان می نویسد:

«ایرانیان نخستین قومی بودند که به وجود خدای یکتا، شیطان، بهشت، معاد، برزخ و دوزخ پی بردند و ایمان آوردند. سپس این افکار را بر سراسر جهان گستردند و از این راه در تکامل و تحول ادیان تأثیرگذار شدند

و هم او می نویسد:

«ایرانیان هرگز آتش پرست نبوده اند؛ بلکه نادانی و غرض ورزی اروپاییان ایشان را به آتش پرست بودن در پیش از اسلام متهم کرده است. موبدان منشأ اهریمن را نمی پرستیدند. در نظر آنان اهریمن، همچون شیطان در نظر ما بوده است.»

در دومین کنگره بین المللی مهرشناسی، «اُوگُوبِیانکِی»(3) مقاله ای در مسئله یکتاپرستی ایرانیان ارائه کرد و در آنجا اعلام داشت:

«پادشاهان آغازین هخامنشی نه نامی از میترا می برند و نه غیر از اهورامزدا نامی از ایزدی دیگر و همه دیوها را نیز محکوم می کنند. کل نظام اهورامزدایی در یک پارچگی و بی نیازی و یکتایی او با موجودات وابسته اش است.»(4)

به گفته استاد «شهید مطهری»، درباره زرتشت پیغمبر مَزدیَسنا و کتاب «اَوستا» که کتاب مقدس مزدیسنا به شمار می رود، مجهولات زیاد است. درباره زمان زرتشت از 600 سال پیش از میلاد مسیح تا 6هزار سال پیش از میلاد مسیح اختلاف است و محققان غالباً او را یک شخصیت تاریخی و واقعی می دانسته و غالباً محل تولد او را «آذربایجان» و زمانش را حدود 600 سال قبل از میلاد مسیح می دانند.(5)
بعضی معتقدند که اوستا در دوره هخامنشی مدوّن بود و با حمله اسکندر از میان رفته یا اسکندر آن را سوزانده است؛ البته معروف میان مورخان شرقی همین است که اسکندر اوستا را سوزانده است. در دوره «اشکانی»، روحانیان زرتشتی مجددا درصدد جمع آوری اوستا برآمدند، ولی قدر مسلم این است که در آغاز ظهور «ساسانیان» اوستا مرتب و مدون نبوده است و به دستور اردشیر، یکی از روحانیان زرتشتی از نو اوستا را مرتب می سازد.
همه کسانی که زرتشت را یک شخصیت حقیقی و تاریخی می دانند، اعتراف دارند که زرتشت در جامعه خود، اصلاحات اقتصادی، اعتقادی و اجتماعی به عمل آورد.

«زرتشت تنها به پرستش اهورامزدا دعوت می کرده است و دیوان را پلید و ملعون و غیرقابل پرستش می دانسته است.»(6)

در گذر سال ها و قرون، در میان همه اقوام، به دلیل بروز التقاط و اختلاط، بسیاری از آموزه ها و معتقدات دچار انحراف شده است. ظهور و بروز اصلاحگران نقش عمده ای را در بازگرداندن مردم به شاهراه اصول ایفا کرده است. اگرچه طی بیش از 3هزار سال، فرق و مذاهب مختلفی در میان اقوام مختلف و از جمله «ایران» عصر «هخامنشی»، «ساسانی» و حتی بعد از آنها ظهور و افول نموده؛ اما رگه ها و نشانه های پرستش خالقی آسمانی و باور به توحید و پرستش خدای واحد را در آثار برجا مانده از ایرانیان قدیم و حداقل از زمانی که شهرنشینی و سکنا را بر کوچ و بیابانگردی ترجیح دادند، می توان مشاهده کرد.

ادامه دارد ... ان شاءالله

پی نوشت ها:
* برگرفته از: قوم نشان شده،شفیعی سروستانی
1. وندیدار، فرگرد سوم، قسمت یکم، فقره 5
2. Voltaire
3. Ugo Bianchi
4. دین مهر در جهان باستان(مجموعه گزارش های دومین کنگره بین المللی مهرشناسی)
5. حدود 2600 سال قبل از امروز.
6. خدمات متقابل اسلام و ایران،شهید مطهری،صص185ـ186



نوشته شده در یکشنبه 92 خرداد 19ساعت ساعت 8:7 عصر توسط حسین مرادی نژاد| نظر

حجت اسلام محسن قرائتی، عالمی که همه او را حداقل با برنامه درس هایی از قرآن.که سالیانی است از شبکه اول سیما پخش می شود، می شناسیم. او معلمی دوست داشتنی و مهربان است که نگاهش به قرآن نگاهی زیبا و کاربردی است و همه و در هر سنی به او علاقه داشته و برنامه هایش را دنبال می کنند. حجت االاسلام قرائتی در جایی گفته بودند من در این سی سال یا سی و چند سال، هروقت، وقت انتخابات بوده حالا یا مجلس، یا خبرگان یا ریاست جمهوری، یا شورای شهر، نکاتی را گفتم. اکنون با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری سخنانی در اینباره گفته اند که در ذیل آنها را با هم می خوانیم.

رحمه العالمین تبلیغ دین است، این آخرین نکته ای است که من راجع به تبلیغ فهمیده ام. خیلی هم نکته قشنگ، قرآنی و لطیفی است تبلیغ دین رحمت الهی است. بنابراین اگر هر کدام از پژوهشگران، مبلیغین و علما  که تبلیغ دین هم می کنند خوش به حالشان. هر کدام فقط نشسته اند پژوهش می کنند و تبلیغ نمی کنند از رحمت دور هستند. هر کس در هر شرایطی در فضای خودش باید تبلیغ کند.

تبلیغ لازم نیست رزمی یا فنی باشد، مثل کشتی که لازم نیست رزمی و فنی باشد. یک کشتی داریم که رزمی و فنی است، ده ها و صد ها مهندس و متخصص روی آن کار می کنند تا ساخته شود. یک کشتی هم طبیعی است مثل یک برگ زدی که در آب افتاده  و مورچه ها هم میروند روی آن سوار می شوند و هیچ مهندسی هم روی آن کار نکرده است. یعنی تبلیغ می شود از ساده ترین ابزار باشد و یا از پیچیده ترین ابزار. تبلیغ هم می شود تن به تن باشد، هم می تواند اجتماعی باشد.

انتخابات در قرآن

ملاک انتخاب در قران آیات زیادی است .

1- ایمان

"افمن کان مومنا کمن کان  فاسقا"

ایمان شرط است.

2- تقوا

" ان اکرمکم عندالله اتقاکم "

3- علم

"هل یستوی الذین یعلمون  و الذین لایعلمون"

 

استاد قرائتی

4- توان جسمی  و مغز طراحی

مغز آن بتواند طراحی کند و بدنش هم بتواند عملیات انجام دهد "و زاده بسطة فی العلم و الجسم"

5- علم حفاظت

یوسف به پادشاه مصر گفت به من پست بده که اختیار گندم در دست من باشد." اجعلنی علی خزائن الارض.." بعد گفت چرا؟ گفت" انی حفیظ علیم" قدرت حفاظت. بتوانم بیت المال را حفظ کنم و هدر نرود.

6- هجرت

 

قرآن می گوید کسانی که ایمان دارند و از سر جایشان تکان هم نمی خورند را، نه دوست شان داشته باشید، نه به آنها پست دهید"و الذین امنوا و لم یهاجروا" اگر امنو هست ولی هجرت نمی کنند مالکم حق نداریدمن ولایتهم من شی  نه هیچی دوستشان داشته باشید، نه هیچی پستی به آنها بدهید.

7- سابقه

"و السبقون السابقون اولئک المقربون"

8- جهاد

" فضل الله المجاهدون علی اقاعدین"

اما کجا سراغ کی نرویم؟

می گوید آنهایی که قلابی اند.

1- اشک قلابی

گول نخورید ، برادران یوسف او را که در چاه انداختند "و جا?و  اباهم عشاء یبکون" آمدند زار زار گریه کردند،یعنی گریه قلابی هم داریم.

2- مسجد قلابی

"و الذین اتخذوا مسجدا ضرارا"

3- سخنرانی قلابی

سخنرانی قلابی هم داریم. قرآن می گوید بعضی هم چنین حرف می زنند که پیغمبر هم بهتش می برد. "یعجبک قوله" یعنی قول او، تو پیغمبر را هم به تعجب وا میدارد.

4- قسم قلابی

استاد قرائتی

به قسم هم گول نخورید. " اتخذو ایمانهم جنة" اینها قسم می خورند اما چیز دیگری از آب درمیاد.

5- ایمان قلابی

به ایمان هم گول نخورید. ممکن است ایمانشان الکی باشد. جمعی از یهودی ها از بزرگانشان گفتند صبح میرویم، ایمان می آوریم غروب برمیگردیم.  2 تا فایده دارد برایمان، یکی تو دل مسلمان ها خالی میشود که می گویند علمای یهودی که صبح ایمان آوردند غروب برگشتند.  می گویند معلوم است آنها در دین اسلام  چیز درست حسابی ندارند، صبح رفتند غروب بر گشتند مثل این می ماند که چند تا استاد دانشگاه بیایند و بعد وسط سخنرانی من بروند. شما همه تان می گویید چی شد. هم تو دل مسلمانان خالی میشود و هم یهودی ها حرارت مسلمان شدن پیدا نمی کنند. یک تهاجم فرهنگی بود که پیغمبر از طرف خدا متوجه شد و وحی آمد امروز صبح یک سری از یهودی ها می آیند و تا غروب هم بر می گردند. به مسلمان ها بگو نه از آمدنشان خوشحال بشوند و نه از رفتنشان.  اسلامشان تاکتیکی است، ممکنه ایمان هم تاکنیکی باشد.

به کی رای دهیم؟

بصیرت

گول قسم نخوریم.گول گریه نخوریم. گول لباس نخوریم.گول ریش نخوریم.گول هیچی نخوریم. ما اگر یک دوره قرآن بینید هیچ وقت و هیچ کجا معطل نمی شوید.

 



نوشته شده در جمعه 92 خرداد 17ساعت ساعت 7:1 عصر توسط حسین مرادی نژاد| نظر بدهید

بسم رب المهدی

حضرت موسی کاظم(ع) فرمودند: ما همه در علم و شجاعت، یکسان ایم، ولی در بخشش، به اندازه ای هستیم که مأموریم.
 از شیوه های موسی بن جعفر(ع)در مقام احسان به دیگران این بود که هر گاه نیازمندی جهت رفع نیاز خود به آن حضرت مراجعه می کرد با چهره ای گشاده و لبهای پر از خنده به او می فرمود: نخست از تو سؤالی می کنم اگر صحیح پاسخ دادی آنچه را که خواسته ای ده برابر به آن خواهم افزود و اگر پاسخی صحیح ندادی به همان مقدار که تقاضا کرده ای به تو خواهم داد. شاید منظور امام(ع) از این آزمایش به دست آوردن مقدار معرفت اشخاص بوده است تا هر کس را به اندازه معرفتش حمایت فرماید.

روزی شخص فقیر و مستمندی به خدمت امام(ع) رسید و از آن معدن کرم درخواست کمک کرد تا آن را به عنوان سرمایه قرار دهد و از سود حاصل از آن، زندگی را اداره و معاش خویش را تأمین کند.

موسی بن جعفر(ع) بر اساس شیوه معمول، نخست سؤالی را به این شکل مطرح فرمود:

اگر قرار باشد چیزی درخواست کنی و آن را بر عهده تو گذارند چه چیز را انتخاب خواهی کرد؟

تقیه در دین را انتخاب می کنم و از خداوند می خواهم نعمت تقیه را به من ارزانی فرماید و نسبت به حقوق برادران دینی خود وظیفه شناس باشم.

امام(ع) که هنر انتخاب و قدرت اندیشه او را در ضمن پاسخی که ارائه داد به دست آورد با طرح پرسشی دیگر فرمود:

تو را چه خواهد شد که دوستی ما اهل بیت پیامبر را انتخاب کنی؟

آن مرد گفت: دوستی و ولایت شما را به من داده اند و بر آنچه که خداوند به من عطا فرموده سپاسگزارم و آنچه را که ندارم تقیه است و از خداوند رحمان مسئلت می نمایم.

امام کاظم(ع) بینش او را تحسین فرمود و دستور داد دو هزار درهم به او بدهند و سپس فرمود تا این پول را در تجازت(مازو) به کار اندازد. «مازو» همان چیزی است که از آن مرکب می سازند و آن مرد طبق دستور امام(ع) عمل نمود و پس از گذشت یک سال، کسب و کارش رونق فراوان گرفت و دارای سرمایه و زندگی خوبی گردید.(1)

روش اهل بیت(ع) در بخشش و صله

حضرت موسی کاظم(ع) فرمودند: ما همه در علم و شجاعت، یکسان ایم، ولی در بخشش، به اندازه ای هستیم که مأموریم.(2)

پی نوشت ها:

1_(زندگانی موسی بن جعفر(ع)،ص265؛ وسال/ج11/ص474؛حیوه الامام موسی بن جعفر(ع)ج1/ص154؛ داستانهای زندگی امام موسی بن جعفر(ع) امام تألیف سید رضا تقوی)

2_(بصائر الدرجات، ض480؛ الکافی:4/23)


نوشته شده در پنج شنبه 92 خرداد 16ساعت ساعت 3:30 عصر توسط حسین مرادی نژاد| نظر

 

بابا..!!چشم هایت را ببند..
                      نمیخواهم شرمنده نگاهت بشم..!!
         بابا..!!در این شهر به ظاهر متمدن حرفت خریدار نداره..!!
         بابا..!!اگه از خاطرات شما بگم به من میگن امْل...به من میگن عقب افتاده..
.
 .
                بابا..!!در این زمونه متمدن بودن را در برهنگی میدانند..!!

             اینها تو را نمی شناسند..میگویند هنرمند سینما هستیم..!!

       این هنرمندان میگویند:بازیگران خارجی الگوی ما هستند نه شهدا..!!

 

بابا..!!

چشم هایت را ببند...!!


اینجا غیرت مْرده است..!!
اینجا دیگر مرزی بین حلال و حرام وجود ندارد..!!
گناه کردن برای آدم های روشنفکر حتی از نماز شب آنها واجب تر شده..!!


 

 



نوشته شده در یکشنبه 92 خرداد 12ساعت ساعت 11:16 صبح توسط حسین مرادی نژاد| نظر بدهید

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin